داستان مردی که از عزرائیل می گریخت
داستان های مثنویروزی روزگاری مردی با رنگ و روی زرد،آشفته و غم زده در حالیکه لب هایش به کبودی می زد،به پیشگاه حضرت سلیمان رسید.حضرت سلیمان از مرد پرسید:چه شده است؟مرد ...
۰
۱۰۵۸
داستان های مثنویروزی روزگاری مردی با رنگ و روی زرد،آشفته و غم زده در حالیکه لب هایش به کبودی می زد،به پیشگاه حضرت سلیمان رسید.حضرت سلیمان از مرد پرسید:چه شده است؟مرد ...
داستان پادشاه ظالم در روزگاری شاه ستمگری زندگی می کرد که خود را پیرو دین موسی می دانست ومخالف مسیحیت فقط به همین دلیل صد ها مومن را کشت.روزی وزیر او که مرد حیله گر مکا...